بعد از ۱۰ سال، افطاری در علامهحلی
سالها رسم بود شب ۲۱ رمضان بچههای محصل و فارغالتحصیل به همراه مدرسین عزیز دبیرستان برمیگشتند مدرسه و علاوه بر صرف افطار و شرکت در مراسم شب قدر، دیدارها تازه میکردند و از حال هم باخبر میشدند. آخرین بار که شب قدر مدرسه رفتم، سال ۸۴ بود و خیلی از بچههای نسل دوازدهم هنوز ایران بودند. اما از سال بعدش و با تموم شدن دوران خوش لیسانس، خیلیها رفتند و اونها هم که مونده بودند اینقدر دغدغهی ادامهی تحصیل و کار و ازدواج داشتند که حوصلهای برای این دیدار نمیماند. از اون سال، فقط یک بار حدود نیم ساعت به گروه المپیاد ردهب! مدرسه سر زدم و دیگه نشد تا امسال …
سه تا تغییر بزرگ در فضای آموزشی و رفتارهای حلی به چشم میخورد که توی ذوق میزد. اول اینکه با اینکه جمعیت ورودی دبیرستان نسبت به زمان ما حدود ۵ برابر شده، اما استقبال بچههای محصل از این برنامه خیلی چشمگیر نبود و بیشتر فارغالتحصیل میدیدم. دوم اینکه ساختمان مدرسه تغییرات مثبت و منفی زیادی داشت. دیگه از حیاط گل کوچیک خبری نبود و درختهای توت رمق نداشتند. مهمتر اینکه با توجه به نیاز فراوان به کلاس، از هر گوشه و دالونی برای این کار استفاده شده و هنوز هم در وضعیت ساخت و ساز است. سومین و مهمترین تغییر غیبت بزرگان سمپاد و حلی بود. از اساتیدی که کاریزمای عجیبی داشتند و کسانی که پایهگذار بخش یا رفتاری در سمپاد بودند دیگه خبری نیست. فضای مردمی به سطح یک مدرسهی تیزهوش! پرور کنکوری و المپیادی تقلیل پیدا کرده.

عکس دوستان زیادی رو در تالار افتخارات خوشتیپ مدرسه دیدم. این تالار اون زمانها به چند تا عکس سیاه و سفید توی نشریات داخلی مدرسه خلاصه میشد.

سعی شده تا حتی به زور، فضای معنوی برای جایجای مدرسه ایجاد بشه. هنوز ندیدم خروجی این پژوهشگاه فرهنگ اسلامی چیه و به جای سقفی که قبلا میزهای پینگپنگ را محافظت میکرد، الان سقاخانهی شهدا وجود داره. امیدوارم این مظاهر، واقعا تاثیر مثبتی در فکر و ذره بچههای پرمشغلهی امروز داشته باشه.

حالا که داریم پیر میشیم و سرها به مو حساس شده، یواشیواش دوباره دیدارها ارزش پیدا کرده و نسل دوازدهم یکی از پر نفراتترین نسلهای این افطاری بود. جای بچههایی که توی عکس نیستند، خالی!
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاهها (2)
سلام میشه لینک داخل مطلبو چک کنید.برای من مشکل داشت.ممنون
سلام،
الآن درست شده.