
چغالهی برجام
چیزی به انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری نمانده و من هم میخواستم سیاسی بنویسم، اما نه من آدم سیاسی هستم و نه با این جوّ سیاسیزدهای که در اطراف میبینم چیزی برای گفتن باقی مانده؛ بهتر دیدم خاطره و دلنوشتههای خودم رو دنبال کنم که شاید حسّ خوبی که دارم رو منتقل کنم.

من و این همه خوشبختی محاله …
اکنون قلم در بحر مکاشفاتِ مغر خود روان ساخته و انشای خود را دربارهی مراحل زندگی بادام شروع میکنم. البته واضح و مبرهن است که چغاله بادام بسیار لذیذ و خوشمزه است! اما درخت بادام که از همان سال اولِ کاشت، میوه و چغاله نمیدهد. مشخصا گلابی و سیب و دیگر درختها هم همینطور است و ممکن است درختی چهار سال میوه ندهد، اما نباید شهردار(یچی)ها درختِ زبانبسته را قطع کنند و جایش برج بکارند. مواظبت و خونِ دل خوردن لازم است تا درختی به میوه بنشیند و البته صبر و ظفر از دوستان قدیماند. راستی الآن یادم افتاد که چغالهی سیب و گلابی به خوشمزگی بادام نیست و ممکن است برای کسی که عجله کرده و زود سراغ درختش میرود، مزهی زهرمار یا کوفت را در یادش تازه کند. همهی اندیشمندان از حافظ و سعدی و انیشتن و نیوتن و … بر این باور بودند که اگر تازه درخت گلابی کاشتهاید، برای چیدن میوه سراغ آن نروید و صبور باشید. پس همین بادام را بگیریم و انشایش را بنویسیم که از اول و شکوفههایش تا آخر و روغناش خیر است و چغالهاش هم میچسبد بهتر از سیب و گلابی است.
پارازیت ۱: بادام محصول بومی خاورمیانه است اما در حال حاضر ایالات متحده بزرگترین تولید کننده در جهان است. یعنی تا وقتی ما خواب بودیم و تند و تیز نجنبیده بودیم، همین چغاله بادام رو از این ور به ینگهی دنیا بردهاند و کاشتهاند و خوردهاند و حتی با آنکه منبع و مخزن مشترکی بین ما و ایشان نیست، ممکن بود پوست و حتی چغالهی ناچیزِ آن هم دیگر گیرمان نیاید [۱].
پارازیت ۲: بادام منبع بسیار غنی از آنتیاکسیدانها است و البته هر شیمیخواندهای میداند که اکسید شدن، در سرعتِ زیاد به سوختن میانجامد و بادام میتواند تسکینی برای سوختگی باشد؛ دلیل به این روشنی که چغاله و بادام میتوانند سوختگیِاعضا، جوارح، جناحین و دیگر عوامل را تسکین دهند!
دیگر خواص آنتیاکسیدانها جلوگیری از استرس است که در قدیم به آن دلشوره میگفتند و به مرور زمان در نثر ادیبانه به دلواپس تغییر نام داد. پس آفرین بر همین چغاله که وقتی بزرگ شود، دردِ دلواپسی را هم درمان خواهد کرد؛ و البته پارازیتهای دیگری هم به قلم میرسد که بادام برای فشار خون و چربی شکم و … مفید است و صد البته واضح و مبرهن است که هر چه را که به قلم رسید نباید به نگاهِ دیگران هم رساند که قلم هم میتواند سرخی خاص خود را داشته باشد.
خوب که فکر میکنم بهتر است به “این بود انشای من” برسم و بروم که در کوچه و خیابان که کارها باقی مانده است تا از این چغاله محافظت کنیم.
پینوشت: هشت سالِ خدمتگزار را نتوانستم حتی یک بار اردیبهشت به این درختان برسم و خشک شد آنچه از بادام و چغاله در یادم مانده بود. خوشحالم که باز در نسیمِ امید هستیم و چغالهای هست که منتظرِ بادام شدنش باشیم. و ای کاش روزی نیاید که تلخیِ بادامِ نادرست آن بر کاممان زهر بپاشد.
دیدگاه خود را بنویسید
دیدگاهها (2)
این چغاله بادام کم کم داره به ثمر میشینه و تاثیرش رو در وضع زندگی مردم میشه دید D;
سلام علی جان،
نهال از ریشه قطع شده 🙂